پرسش

رفتار پیامبر با خانواده چگونه بوده است؟

˜ پاسخ
درآمد

ستایش بیکران مخصوص آن پروردگار «رحمان و رحیمی» که برای بشر از جنس خودش[1] پیامبر رحمت فرستاد[2] و با رحمت واسعه‌اش او را نسبت به افراد مهربان و خو قرار داد[3] و او را که دارای اخلاق نیک و خلق عظیم بود[4]، برای انسان‌ها الگوی نیکو معرفی نمود[5]. همگان را به پیروی و اطاعت از او دستور داد[6] و فرمود: (وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ)[7] چراکه معلم او خدای سبحان است و گفتار او گفتار خداوند است[8]. و خوشبختی و عاقبت بخیری بشر را در گرو اطاعت و پیروی از رهنمودهای دلسوزانه‌ او قرار داد[9]. و شقاوت و بدبختی بشر را در مخالفت با دستورات او دانست[10].

با توجه به این مقدمه‌ بر‌ همه به ویژه کسانی که به رسالت آن حضرت9 گواهی داده‌اند و خود را از پیروان آن حضرت9 می‌دانند، لازم است که زندگی خویش را براساس رهنمودها و شیوه آن حضرت9 تنظیم نمایند، و او را در تمام ابعاد زندگی خویش الگو و اسوه قرار دهند. تا این که از رستگاران قرار گیرند که البته این به دست نمی‌آید مگر با شناخت کامل معارف ناب اسلامی از سرچشمه کتاب و سنت و عمل به آنها.
وضعیت زنان در عصر قبل از پیامبر9

همان طور که قرآن کریم گزارش کرده است و تاریخ گواهی می‌دهد، وضعیت زن در زمان طلوع اسلام، در سراسر جهان به ویژه در میان اقوام و مردمی که پیامبر اسلام9 در آنجا مبعوث شد. وضعیت بسیار اسفبار و نابهنجاری داشته است. که برخی از اعراب، هنگامی که بشارت نوزاد دختر را می‌شنید، قرآن کریم واکنش آن‌ها را چنين معرفی می‌کند. «در حالی که هرگاه به یکی از آن‌ها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می‌شود، و به شدت خشمگین می‌گردد به خاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می‌گردد، (و نمی‌داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟ چه بد حکم می‌کنند.»[11]

برخی اعراب به علل گوناگون از جمله به خاطر ترس از فقر، دختران خود را می‌کشتند. چنانچه قرآن کریم به این مطلب اشاره فرموده است:

(وَلاَتَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئاً كَبِيراًً)[12]؛ «و فرزندانتان را از ترس فقر، مَكشيد؛ ما آنان و شما را روزى مى‏دهيم؛ [چرا] كه كشتن آنان گناه بزرگى است!»

و به این ترتیب قرآن‌کریم با این عمل زشت و ننگین برخورد نموده و اعراب را از این عمل ضدانسانی نهی نموده و در آیاتی هشدار می‌دهد.

(وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ)[13] و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود به کدامین گناه کشته شدند.

با توجه به شرایط زمانی و مکانی زمان بعثت پیامبراکرم9 با سرانگشت «رحمت و محبت» گره‌ همه‌ مشکلات را باز نمود تا نشان دهد که می‌توان با محبت زیست و اصل را بر محبت نهاد و در سایه آن، دل‌های سخت‌تر از سنگ را نیز نرم و مطیع خود ساخت. برای اینکه کامل‌ترین الگو برای همه‌ انسان‌ها، در تمام شرایط باشد، در محیطی خشن و خشک با انسان‌هایی که غیر از شمشیر، شراب و شهوت چیز دیگری نمی‌شناختند مبعوث شد. گرفتاری‌های بی‌شماری که برای کمتر انسانی ممکن است همه با هم اتفاق بیفتد، برایش اتفاق افتاد و او در همه‌ مراحل برمشکلات فائق آمد.

بررسی سیر‌ه پیامبر در ابعاد مختلف از حوصله‌ این نوشتار خارج است ما در اینجا به طور مختصر به بیان «رفتار پیامبراکرم9 با خانواده» و توصیه‌های آن حضرت نسبت به زنان می‌پردازیم.
عشق و محبت به خانواده

پیامبر اکرم9 نسبت به زنان، عنایت ویژه‌ای داشتند تا جایی که در روایات از ایشان چنین حکایت شده است:

«خیرکم خیرکم لاهله، وانا خیرکم لاهلی، ما اکرم النساء الا کریم، ولا اهانهن الا لئیم[14]؛ بهترین شما کسانی هستند که بهترین رفتار را با خانواده داشته باشد و من بهترین شما در رفتار با خانواده‌ام هستم، احترام و اکرام نمی‌کنند زنان را، مگر افراد بزرگوار، و هم‌چنین به زنان اهانت نمی‌کنند مگر افراد پست و فرومایه.» و هم‌چنین از آن حضرت نقل شده: «کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنساء[15]؛ هرگاه بنده‌ای ایمانش زیاد شود محبتش نسبت به زنان روبه فزونی می‌گذارد». عشق ورزیدن به زن، یک امر فطری و خدادادی است و قرآن‌کریم این دوستی و محبت بین زن و مرد را به «مودت و رحمت» تعبیر کرده است و پیامبر اکرم9 در عمل، این مودت و رحمت را به نمایش گذاشت از این‌رو امام صادق7 مهر و محبت ورزیدن به زن را از اخلاق انبیاء شمرده است[16].

پیامبر اکرم9 محبت و مهربانی و مدارای با زنان را سفارش می‌کرد و از ایشان حکایت شده: «حبب الی من دنیاکم هذه ثلاث، الطیب والنساء وقرة عینی فی الصلاة[17]؛ از دنیای شما سه چیز برای من دوست داشتنی‌تر است: یکی بوی خوش و دوم زنان و سوم این که نور چشم من نماز است.»

بدیهی است که این سخن پیامبر به خاطر شهوت و غریزه جنسی نیست، بلکه آن حضرت با بیان چنین سخنانی می‌خواست زنان را که در نظر اعراب موجودی بی‌ارزش و در حد یک حیوان بودند، بزرگ جلوه دهد. بدین جهت، احترام به زن را در ردیف نماز که امری عبادی و مقدس است، قرارداد و با این تعبیر، زن را به بالاترین مقام ترقی داد.

این سخن پیامبر اکرم9 یک معیار کلی برای همه‌ انسان‌ها است اینکه «اهانت به زن کار انسان‌های پست و دور از تمدن و فرهنگ انسانی است زیرا اهانت به زنان با کرامت انسانی سازگار نیست»، با این معیار می‌توان گفت که اگر در جوامع اسلامی به زنان ستم می‌شود و حق و حقوق آنان رعایت نمی‌شود، به خاطر خلق و خوی پست انسان‌ها است و هیچ ارتباطی به قوانین اسلام ناب محمدی9 ندارد.

کدام مصلحی تاکنون در جهان چنین جمله‌ای درباره‌ زنان گفته است که پیامبر اسلام9 14 قرن پیش بیان فرموده است. اگر مردان دنیا به همین جمله‌ کوتاه و پرمحتوای پیامبر اکرم9 توجه کنند، دیگر به هیچ زنی در دنیا ستم نخواهد شد و حق و حقوق او پایمال نخواهد شد. اگر امروز در دنیا شاهد انواع ستم و تبعیض بر زنان هستیم، به خاطر فاصله‌گرفتن انسان‌‌ها از کتاب خدا و از بیانات گهربار آورنده‌ی آن یعنی پیامبر اعظم9 است.
خوش رفتاری پیامبر9 با خانواده

آن حضرت در مقابل برخوردهای ناشایست همسران خود، با نرمی و مدارا رفتار می‌نمود. و پیروان خویش را نیز به این امر توصیه نموده است
و می‌فرماید: «اتقواالله اتقواالله فی الضعیفین: الیتیم والمرءة، فان خیارکم خیارکم لاهله[18]؛ تقوای الهی را در مورد دو گروه ضعیف رعایت کنید یکی یتیم و دیگری زن، چرا که بهترین شما کسی است که بهترین رفتار را با خانواده‌اش داشته باشد.» و هم‌چنین از آن حضرت حکایت شده: «احسن الناس ایمانا احسنهم خلقا، والطفهم باهله، وانا الطفکم باهلی[19]؛ بهترین مردم از نظر ایمان، بهترین آنان از نظر خلق و خو مي‌باشند و نیز آنان که با خانواده‌شان لطیف‌تر و مهربان‌تر برخورد می‌کنند و (و بدانید) من لطیف ترین شما نسبت به خانواده‌ام هستم.»

و در بياني ديگر از آن حضرت حكايت شده:

«ان اکمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا، و خیارکم خیارکم لنسائهم[20]؛ به درستی که کامل‌ترین مومنین از نظر ایمان آن‌هایی هستند که نیکوترین خلق و خو را دارند و بهترین شما کسانی هستند که بهترین رفتار را با خانواده‌اش دارد.»

این سفارش‌های پیامبر9 بیانگر این نکته است که مردم آن روزگار مثل برخی از مردم روزگار ما این ذهنیت را داشته‌اند که زن موجودی بی‌ارزش و فرومایه است، و ظلم و ستم بر زن را حق خود می‌دانستند، و هرگونه ظلم را بر او روا می‌داشتند و او را از هرگونه حق مسلم‌اش محروم می‌نمودند.

به همین دلیل پیامبر اکرم9 با این تأکیدها هدفش این بود که این ذهنیت را از اذهان همه‌ی انسان‌ها پاک کند و به آن‌ها بفهماند که زنان از نظر شخصیت با مردان هیچ تفاوتی ندارد تنها تفاوت آنان در بعد فیزیکی و جنسیت است.
پرهیز از توهین به همسر

در طول تاریخ، مردان به خاطر برخورداری از قدرت جسمی، بر زنان ظلم و ستم روا می‌دارد، اگر اختلافی بین زن و شوهر به وجود آید مرد از قدرت بدنی سوء استفاده نموده و زن مظلوم را تنبیه و آزار جسمی می‌نماید. پیامبر اکرم9 که پیامبر رحمت است برای این که مردان را از این عمل زشت و خلاف اصول انسانی باز دارد چنین می‌فرماید:

«هر مردی که همسرش را بیش از سه بار در عمرش بزند، خداوند او را میان تمام مردم محشر چنان رسوا کند که اولین و آخرین به وی بنگرند.»[21]

در حدیث دیگری از ایشان حکایت شده: «برادرم جبرئیل همواره در مورد زنان سفارش می‌کرد تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست حتی به زنش «اف» بگوید»[22].

و در روایت دیگری از حضرت نقل شده:

«یؤتی الرجل من امتی یوم القیامة وما له من حسنة ترجی له الجنة، فیقول الرب تعالی: ادخلوه الجنة فانه کان یرحم عیاله؛ روز قیامت مردی از امت من می‌آید در حالی که هیچ عمل نیکی ندارد تا به بهشت امیدوار باشد، آنگاه پروردگار بلند‌مرتبه می‌گوید، او را داخل بهشت نمایید! زیرا او با خانواده‌اش مهربان بود»[23].
رعایت عدالت

یکی از ویژگی‌های بارز آن پیامبر رحمت9 رعایت عدالت بین همسران خود بود که به مواردی از آن اشاره می‌شود.

1. پیامبر9 مهریه‌ی هریک از زنانش را چهارصد درهم قرار داد (مهرالسنه) و فرقی بین عایشه، حفصه، ام‌سلمه، سوده، میمونه، زینب دختر جحش و زینب دختر خزیمه نگذاشت[24]. ویژگی‌هایی از قبیل قرشی و غیرقرشی، جوان و غیرجوان، بیوه و غیر بیوه و امثال آن را در مهریه دخالت نداد این نوع برخورد حتماً اثر خود را در ذهن زنان می‌گذارد تا خود را از نظر شخصیت و سایر امور همانند یک‌دیگر ببینند و زمینه‌ هرگونه فخرفروشی... را از بین می‌برد.

2. علاوه بر مهریه، از نظر نفقه و هزینه زندگی نیز، پیامبر9 برابری و تساوی را رعایت می‌کرد. به عنوان مثال پس از فتح خیبر به هرکدام صد وسق[25] (هشتاد وسق خرما بیست وسق جو) پرداخت[26].

3. پیامبر اکرم9 در سایر امور نیز عدالت را رعایت می‌کرد، مثلاً صبحگاهان، پس از نماز به حجره‌ یکایک همسرانش سر می‌زد و از آنان احوال‌پرسی می‌کرد. او هر شب در اتاق یکی از آنان به سر می‌برد و عدالت را کاملاً رعایت می‌کرد[27].

با این که قرآن کریم اختیار تام را به دست آن حضرت داده بود[28] و زنان نیز این شرایط را با رضایت کامل پذیرفته بودند، ولی با این حال پیامبر9 تمام سعی خود را برای رعایت عدالت بین آنان به کار می‌برد.
مدارا و گذشت

ویژگی دیگر پیامبر9 مدارا کردن با همسران و عفو و گذشت از اشتباهات آنان بود. گاهی خطاهای همسران، تجاوز به حقوق پیامبر9 بود، در این صورت حضرت حتی بدون یادآوری به آنان، از کنار آن می‌گذشت و آنان متوجه اشتباه خود می‌شدند و شرمنده می‌شدند.

گاه خطاها و اشتباهات آنان در امور مربوط به دیگران بود که پیامبر9 با گفتار و کرداری مناسب، آنان را متوجه می‌کرد، و اگر اشتباه آنان ناشی از جهالت بود، با بیانی خوش، این مشکل را برطرف می‌کرد، زیرا تبلیغ احکام و هدایت انسان‌ها یکی از وظایف انبیاء است.

در اینجا از نگاه آیات و روایات به ذکر چند نمونه می‌پردازیم.
نمونه‌های قرآنی

1. سوره تحریم

«(يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ  الْحَكِيمُ)؛ اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده (بر خود) ممنوع مى‏كنى درحالى كه خشنودى همسرانت را مى‏طلبى؟! و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. بيقين خدا گشودن سوگندهايتان را براى شما معيّن ساخته است؛ و خدا سرپرست شماست و او دانا [و] فرزانه است.»

شأن نزول

برخورد همسران با پیامبر9 در داستان ماریه

رسول اکرم9 هر روز اوقات فراغت خود را نزد یکی از همسرانش می‌گذارند، تا عدالت رعایت شود. روزی که نوبت حفصه بود، بر او وارد شد، ولی حفصه از حضرت، اجازه گرفت تا برای کاری نزد پدرش برود، در نبود او، حضرت، ماریه‌ قبطیه ـ که مادر ابراهیم فرزند رسول الله9 و خادم حضرت بود ـ را نزد خود خواند.

وقتی حفصه متوجه شد ماریه نزد پیامبر9 بوده است، بنای ناسازگاری گذاشت و گفت: «در روز من، در حجره‌ من و با غیر من؟! حاشا!»، پیامبر اکرم9 برای راضی کردن او گفت: «ماریه را بر خود حرام می‌کنم و سوگند به خدا! که دیگر با او خلوت نکنم، و تو این موضوع را با کسی در میان مگذار.» ولی حفصه بلافاصله عایشه را از این حادثه باخبر کرد[29].

نکته: ش‍أن نزول فوق و دیگر شأن نزول‌های آیه حاکی از این است که برخی از همسران پیامبر9 به بهانه‌های مختلف با آن حضرت ناسازگاری می‌کردند. اما آن حضرت با برخورد کریمانه و مهربانی، رضایت آنان را جلب می‌نمود و برای رضایت آنان حتی چیزهای حلال را بر خود حرام می‌کرد.

2. سوره احزاب، آیه 28 و 29

«(يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ  أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِيلاً وَإِن كُنتُنَ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْراً عَظِيماً)[30]؛ اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر همواره زندگى پست (دنيا) و زيور آن را مى‏خواهيد پس بياييد تا شما را بهره‏مند سازم و شما را با آزادى نيكويى رها سازم و اگر همواره خدا و فرستاده‏اش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خدا براى نيكوكارانِ از شما، پاداش بزرگى آماده ساخته است.»

ش‍أن نزول

کناره‌گیری پیامبر9 از همسران

هنگامی که رسول الله9 در غزوه خیبر پیروز شد و بر گنج‌های آل ابی الحقیق دست یافت، برخی از همسرانش گفتند: «آنچه را که به دست آوردی، به ما بده». پیامبر9 به آنان فرمود: آن طوری که خداوند دستور داده بود، بین مسلمانان تقسیم کردم.» زنان عضبناک شدند و گفتند: «شاید فکر می‌کنی اگر ما را طلاق دهی، هم طرازهایی از قوم خود پیدا نمی‌کنیم که ما را به همسری برگزینند؟» خداوند در مورد برخورد با رسولش واکنش نشان داد و دستور داد حضرت از آنان کناره‌گیری کند.

پیامبر اکرم9 از آنان کناره‌گیری کرد و در «مشربه ام ابراهیم» بیست و نه روز باقی ماند، تا زنان حایض شوند و پاک گردند، تا طلاق دادنشان
جایز باشد. آن گاه آیه‌ تخییر نازل شده و آنان را بین زندگی ساده و فقیرانه‌ی پیامبر اسلام9 همراه با آخرت، و یا دنیاخواهی و بهره‌وری از متاع دنیا و طلاق، بدون نزاع و کشمکش مخیر ساخت. ام‌سلمه برخاست و گفت: «خدا و رسول را برگزیدم» دیگران نیز برخاستند و دست در گردن پیامبر9 انداختند. در روایات اهل سنت آمده است: پیامبر ابتدا آیه‌ تخییر را بر عایشه خواند و او پیامبر را برگزید.

3. سوره‌ حجرات، آیه 11

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْمٌ مِن قَوْمٍ عَسَى‏ أَن يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلاَ نِسَاءٌ مِن نِسَاءٍ عَسَى‏ أَن يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلاَ تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلاَتَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الْاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيَمانِ وَمَن لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[31]؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! گروهى [از مردان‏]، گروهى [ديگر] را ريشخند نكنند، شايد [آنان‏] از این‌ها بهتر باشند؛ و زنانى، زنان [ديگر] را (ريشخند نكنند)، شايد [آنان‏] از این‌ها بهتر باشند؛ و (شما) از خودتان عيبجويى نكنيد، و يكديگر را با لقب‏ها[ى زشت] نخوانيد؛ بد است بعد از ايمان آوردن، نام فاسق (بر كسى نهادن)! و كسانى كه توبه نكنند، پس تنها آنان ستمكارانند.»

شأن نزول

در ذیل این آیه نقل شده که تعبیر «ولانساء من نساء» در مورد عایشه و حفصه نازل شده است که ام سلمه را مسخره کردند. و نیز گفته شده که عایشه او را به خاطر کوتاهی قد مورد تمسخر قرار می‌داد[32].

 ابن عباس در مورد این آیه نقل می‌کند:

روزی «صفیه» گریان نزد پیامبراکرم9 آمد و گفت: «عایشه مرا سرزنش کرد و گفت: ای یهودی، فرزند یهودی!» پیامبر اکرم9 فرمود: «چرا به او پاسخ ندادی که پدرم هارون است و عمویم موسی و شوهرم محمد9؟!» آنگاه آیه‌ی فوق نازل شد.

اگر در آیات قرآن و تفاسیر و ش‍أن نزول‌ها تحقیق کنیم به نمونه‌های زیادی از این قبیل بر‌می‌خوریم ولی قصد ما شمارش همه‌ی موارد نیست و به صحت تمام موارد نیز حکم نمی‌کنیم؛ ولی از برخی آیات و شأن نزول‌های آن‌ها به دست می‌آید که برخی از همسران پیامبر آن حضرت را آزرده خاطر می‌کردند اما آن حضرت با کرامت و بزرگواری از سر گناه و خطای آنان می‌گذشت و مدیریت و بزرگواری آن حضرت نمی‌گذاشت آن حادثه یا سخن در جامعه راه یابد.
نمونه‌های روایی

در این قسمت به ذکر نمونه‌هایی با استناد به روایات و تاریخ می‌پردازیم.

1. نزاع در خانه‌ پیامبر9

ابن‌عباس نقل می‌کند: روزی رسول خدا9 با حفصه نشسته بود که بین آنان نزاعی رخ داد. پیامبر اکرم9 به او فرمود: آیا می‌خواهی بین من و بین خودت شخصی را حاکم قرار دهی؟ گفت: بله حضرت، به دنبال عمر (پدر حفصه) فرستاد. وقتی عمر به آنان وارد شد، پیامبر به حفصه فرمود: سخن بگو! حفصه گفت: ای پیامبر! تو بگو، ولی حق بگو! عمر رو به دخترش کرد و گفت: ای دشمن خدا! پیامبر، غیر از حق نمی‌گوید[33]...

2. شکستن ظرف غذا در خانه‌ پیامبر9

روزی پیامبر اکرم9 در اطاق عایشه بود که خادم صفیه، ظرف غذایی را برای پیامبر آورد، عایشه محکم بر دست خادم زد کاسه افتاد و دو نیم شد و غذا بر زمین ریخت؛ پیامبراکرم9 تکه‌های ظرف را کنار هم گذاشت و طعام را جمع‌آوری کرد و در ظرف ریخت و فرمود: «کلوا غارت امکم» بخورید مادرتان غیرتش به جوش آمده است و خادم را نگاه داشت تا از خوردن فارغ شد آنگاه کاسه‌ سالمی از اطاق عایشه به جای کاسه‌ شکسته، به خادم داد و کاسه شکسته را نگاه داشت[34].

در روایات نمونه‌های فراوانی وجود دارد که حاکی از رحمت، لطف و بزرگواری پیامبر در خانواده است.

به عنوان مثال هنگامی که حفصه، از بودن پیامبر9 با ماریه برآشفت و نزاع به پا کرد و مشکلات فراوان به وجود آورد پیامبر به او نفرمود: تو چنین حقی نداری، زیرا خودت در آن روزی که من طبق فرمان خداوند تو و سایر همسرانم را بین ماندن و با زندگی ساده ساختن و یا طلاق‌گرفتن مخیر ساختم،[35] اولی را اختیار کردی! و یا نفرمود: آیه قرآن به من اختیار داده که نوبت هر کدام از زنان را خواستم، به تأخیر بیندازم و هر کدام را خواستم، مقدم بدارم[36]. حضرت بدون استفاده از حق قانونی خود و یا بدون اشاره به کوتاهی‌های برخی همسران، از همه‌ این امور با کمال بزرگواری می‌گذشت.

مدارا، خویشتن داری، کرامت و بزرگواری پیامبر گرامی اسلام9 در شأن نزول مطرح شده ذیل آیات اول سوره‌ تحریم بروز و ظهور بیشتری دارد و هر انسانی را شگفت زده می‌کند و همگان را در مقابل این چنین چشم پوشی‌ها و تغافل‌ها به خضوع وا می‌دارد.

مردی که می‌خواهد نسبت به خانواده خویش مدیریت داشته باشد، و معلمی که می‌خواهد کلاسی را اداره کند و حاکمی که خواهان اداره‌ی جامعه است. باید به اصل تغافل و چشم پوشی توجه نماید و مرد خانه باید از پیامبر بیاموزد که گاه در مقابل بی اعتنایی‌ها و سخنان نسنجیده و نظایر آن با تغافل برخورد نماید.
سخاوت و گشاده‌ دستی نسبت به خانواده

ویژگی دیگر پیامبر9 سخاوت‌ورزی نسبت به اهل و عیال می‌باشد، که آن بزرگوار بر این اصل تأکید فرموده است:

عنه9: «ما من عبد یکسب ثم ینفق علی عیاله الا اعطاه الله بکل درهم ینفقه علی عیاله سبعمائة ضعف[37]؛ هیچ بنده‌ای نیست که درآمد خود را انفاق کند بر خانواده‌اش مگر اینکه خداوند در مقابل هر درهمی از آن هفتصد برابر به او عطا می‌کند.»

عنه9: «دینار انفقته علی اهلک، ودینار انفقته فی سبیل‌الله ودینار انفقته فی رقبة، ودینار تصدقت به علی مسکین، واعظمها الدینار الذی انفقته علی اهلک[38]؛ اگر دیناری انفاق کنی بر خانواده‌ات و دیناری در راه خدا بپردازی و دیناری برای آزاد کردن بنده‌ای و دیناری را به مسکین صدقه بدهی (در بین این انفاق‌ها) انفاق بر خانواده فضیلتش بیشتر است.»

این گفتار و اعمال پیامبر عظیم الشأن الگویی برای همگان است.
نظافت و آراستگی

نظافت و تمیزی از ارکان زندگی انسان است، که حیات و ‌لذت بردن از حیات، بستگی به آن دارد. نظافت در خانه، کوچه، بازار، اداره و مغازه ضرروی و اجتناب ناپذیر است. نظافت با خوردن، آشامیدن، پوشیدن و حتی نفس کشیدن انسان، ارتباط دارد و حتی به استحکام نظام خانواده نیز کمک می‌کند از این رو پیامبر اکرم9 خطاب به مردان می‌فرمایند:

«لباس‌های خود را تمیز کنید و موهای خود را کوتاه کنید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید که بنی اسرائیل چنین نکردند تا زنان‌شان به فساد کشیده شدند»[39].
وقت‌گذاری برای خانواده

اینگونه حکایت شده است:

«وکان من اخلاقه9 انه جمیل العشرة دائم‌البشر، یداعب اهله، ویتلطف بهم ویوسعهم نفقة ویضاحک نساءه... کان اذا صلی العشاء یدخل منزله یسمر مع اهله قلیلا قبل ان ینام یوانسهم بذلک9... [40]؛ پیامبر همیشه خوش برخورد و با خانواده‌اش خوش رفتار و مهربان بود، هزینه زندگی آن‌ها را زیاد می‌پرداخت و با آنان خندان بود و... و همواره بعد از نماز عشاء مقداری با خانواده‌اش به سر می‌برد و قبل از خواب با آن‌ها انس می‌گرفت...»
همکاری در امور خانه و خانواده

سیره‌ عملی پیامبر9، امام علی7 و سایر ائمه اطهار: اینگونه بود که در خانه‌داری به همسران‌شان کمک می‌کردند. در روایت این چنین آمده است: «رسول خدا9 به خانه علی7‌ وارد شد و او حضرت فاطمه3 را دید که با کمک یک‌دیگر با آسیاب دستی گندم آرد می‌کنند، پیامبر9 فرمود: کدام یک خسته‌تر هستید؟ علی7 عرض کرد: فاطمه خسته‌تر است. پیامبر9 به او فرمود: برخیز دختر عزیزم! فاطمه3 برخاست و پیامبر9 به جای او نشست و علی7 را در آرد کردن کمک کرد»[41].

در پایان حدیثی از آن پیامبر مهر و رحمت حکایت می‌کنیم:

«من ادخل علی اهل بیته سرورا خلق الله من ذلک السرور خلقا یستغفر له الی یوم القیامة[42]؛ کسی که خوشحالی و سرور به خانواده‌اش برساند خداوند از آن سرور، موجودی خلق می‌کند که برای او تا روز قیامت طلب آمرزش می‌کند.»
به امید آنکه همه‌ شیفتگان حقیقت با درک حقانیت اسلام، زندگی خویش را براساس قرآن و فرمایشات و شیوه‌ زندگی آن بزرگوار تنظیم نمایند، تا از این گرفتاری‌های ساخته و پرداخته دست انسان، رهایی یابند.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. (لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَاعَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ). (توبه/ 128)

[2]. (وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ). (انبیاء/107)

[3]. (فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ...) (آل عمران/ 159).

[4]. (وَإِنَّكَ لَعَلَى‏ خُلُقٍ عَظِيمٍ) (قلم/4).

[5]. (لَقَدْ كَانَ  لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُوا اللَّهَ  وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً) (احزاب/21).

[6]. (وَأَطِيعُوا اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَتَنَازَعُوافَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ) (الانفال/ 46).

[7]. حشر / 7.

[8] . (وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى‏ عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى) (نجم / 3 ـ 5).

[9]. (يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَومِ الآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً)(نساء/59) (... وَإِن تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ...) (نور/54).

[10]. (قُلْ  أَطِيعُوا اللّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ) (آل‌عمران/ 32). (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ) (محمد/ 33) و (...وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ  النَّارِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ...) (حشر/ 3 و 4).

[11]. نحل/85.

[12]. اسراء/31.

[13]. تکویر / 8 و 9.

[14]. فقه السنه، سید سابق، ج2، ص 185، و الجامع الصغیر، جلال الدین السیوطی، ج1، ص632.

[15]. بحارالانوار، ج 100، ص 228.

[16]. «من اخلاق الانبیاء حب النساء»، جواهر الکلام، ج 29، ص 13.

[17]. المهذب البارع، ابن فهد الحلی، ص 173 و المجموع، محی الدین النووی، ج 16، ص 127.

[18]. بحارالانوار، ج100، ص 224.

[19]. حیاة الامام الرضا7، باقر شریف القرشی، ج 1، ص 257.

[20]. همان، ص 226، بحارالانوار، 100، ص 226، ح 15، الامالی، الطوسی، ص 392.

[21]. مستدرک الوسایل، ج 14، ص 250 ح 6.

[22]. مستدرک الوسایل، ج 14، ص 252، ح 2.

[23]. کنزالعمال، المتقی هندی، ج 16، ص 379.

[24]. سیره ابن هشام، ج4، ص 644 ـ 647، بحارالانوار، ج 22، ص 193ـ197.

[25]. وسق (بر وزن غصب) به معنای یک بار شتر یا شصت صاع نزدیک به سه کیلو است. (تفسیر نمونه، ج 26، ص 314)

[26]. مغازی، ج2، ص 693.

[27]. سیره ابن هشام، ج4، ص 643، الکامل فی التاریخ، ج2، ص5.

[28]. اشاره به سوره احزاب، آیه 51.

[29]. بحارالانوار، ج 22، ص 229، و الدرالمنثور، ذیل آیه و روح المعانی، ج 15، ص 224.

[30]. احزاب/ 28 و 29.

[31]. حجرات/11.

[32]. مجمع البیان، ج9، ص135، هم چنین ر.ک: روح المعانی، و تفسیر المقباس و تفسیر ابن عباس، ذیل آیه.

[33]. مجمع البیان، ذیل آیات سوره احزاب، ر.ک: روح المعانی و الدرالمنثور ذیل همین آیات بحث کتک زدن ابوبکر به عایشه و عمر به حفصه نقل شده است.

[34]. السنن الکبری، البیهقی، ج 6، ص 96.

[35]. اشاره به آیات 28 و 29 سوره احزاب است.

[36]. اشاره به آیه 51 سوره احزاب است.

[37]. مکارم الاخلاق، الشیخ الطبرسی، ص 216.

[38]. حواریات فقهیه، السید محمد سعید الحکیم، ص 293.

[39]. نهج الفصاحة، ص 72 رقم 378.

[40]. تفسیر ابن کثیر، ج1، ص 477.

[41]. بحارالانوار، ج 43، ص 50.

[42]. کنزالعمال، المتقی الهندی، ج 16، ص 379.