پرسش:

آیا علوم تجربی قطعی است؟ و اگر قطعی نیست آیا می‌توان قرآن را بر اساس آن تفسیر كرد؟

˜پاسخ:

علوم تجربي براساس روش تجربي پايه‌گذاري شده كه مبتني بر آزمايش و خطاست، اما مشكل از آن‌جا پيدا شد كه در آزمايشات علوم‌تجربي، معمولاً استقراء كامل امكان عادي نداشت و در نتيجه علم تجربي قطعي و يقيني ـ جز در موارد خاص ـ پديد نمي‌آمد تا بتواند احتمال طرف مقابل را صفر نمايد.

به عبارت ديگر مشاهده امور و طبقه‌بندي اطلاعات و ارايه فرضيه و تجربه آن وقتي منتهي به تشكيل «قانون» مي‌شود كه از مرحله استقراء استدلالي عبور كند و اين مطلب مبتني بر تعميم نتايج آزمايشات و از موارد جزيي به قانون كلي رسيدن است. يعني در حالي‌‌كه ما موارد جزيي و محدودي را مشاهده مي‌كنيم در مورد اموري كه مشاهده نمي‌كنيم داوري كنيم و حكم كلي حتي براي آينده بنماييم[1].

از اين‌رو تلاش‌هايي توسط دانشمندان علوم‌تجربي و فيلسوفان علم صورت گرفت تا مشكل «استقراء ناقص» را حل كنند ليكن دانشمند انگليسي جدول مشهور خود را پيشنهاد كرد[2]. سپس «استورات ميل» نظر او را تكميل كرد[3] و در ادامه راهكارهاي مختلفي همچون پايه‌گذاري استقراء بر مبدأ سبب كافي[4]، استقراء ناقص در مشهودات مبتني بر تعليل[5]، استقراء مبتني بر حكم بديهي عقلي[6]، استقراء مبتني بر مماثلت كامل جزييات[7] و استقراء مبتني بر حساب احتمالات[8] پيشنهاد شد، ولي هيچكدام نتوانست مشكل استقراء ناقص را حل كند و به هر كدام از اين ديدگاه‌ها اشكالات متعددي مطرح شد[9].

سپس «كارل پوپر»[10] فيلسوف علم معاصر اشكالات ديگري به شيوه سنتي استنتاج در علوم تجربي نمود و آن را مخالف روان‌شناسي كشف و ابداع دانست و تأكيد كرد كه هزاران قضيه شخصيه نمي‌تواند نتيجه كلي بدهد و به قانون تبديل شود، پس استقراء حجت نيست. از اين‌رو پيشنهاد كرد به جاي شيوه‌ اثبات‌پذيري سنّتي كه هميشه به دنبال اثبات قانون علمي است، به شيوه‌ ابطال‌پذيري در علم روي آوريم و مراحل «برخورد با مسأله و عدم رضايت از آن مرحله حدس‌زني، مرحله استنتاج قضاياي قابل مشاهده مرحله اقدام جهت ابطال قضاياي قابل مشاهده و تجربه» را پيشنهاد كرد كه اگر نظريه استنتاج شده باطل نشد در علم بماند و اگر باطل شد مبناي عمل قرار گيرد تا وقتي كه نظريه‌ي كامل‌تري جايگزين آن شود.

بنابراين در ديدگاه علوم تجربي «قانون» وجود ندارد بلكه علم نظريه‌هايي است كه قدرت تبيين و پيش‌بيني پديده‌ها را دارد و به اصطلاح افسانه‌هاي مفيد هستند[11]. از اين‌رو «ايان باربور» فيزيك‌دان آمريكايي با طرح اشكالات متعدد[12] در مورد داده‌هاي علوم تجربي نوشت:

«برخي پژوهندگان بر اين قول‌اند كه نظريه‌هاي علمي، المثناي واقعيت نيستند، بلكه ساخته و پرداخته ذهن يا افسانه‌هاي مفيدند كه به كار همارايي داده‌ها و يافته‌هاي آزمايش مي‌آيند»[13]. بنابراين علوم تجربي ادعاي واقع‌نمايي و قطعيت در مورد طبيعت ندارد چه رسد به اثبات يا نفي امور ماوراء طبيعت.

به ويژه آن‌كه علوم تجربي بر مشاهده حسي استوار است كه محدود و خطاپذير است و انسان نمي‌تواند تمام محسوسات را درك كند و در مواردي كه درك مي‌كند به خطاهاي روشن (مثل شكسته ديدن چوب در آب و نيز سراب) و خطاهاي مخفي گرفتار مي‌شود.

از اين‌رو علوم تجربي يقين مطابق واقع براي ما به ارمغان نمي‌آورد. مگر در موارد خاص كه عامل بيروني به كمك يافته‌هاي علوم تجربي بيايد، مثلاً يافته علم تجربي به حد بداهت حسي برسد مثل نيروي جاذبه و يا دليل قطعي همچون برهان عقلي آن را تاييد كند[14].
بنابراین در هنگام تفسیر قرآن فقط می‌توان از علوم قطعی در تفسیر قرآن استفاده كرد و برای استفاده از علوم تجربی احتمالی لازم است به صورت احتمالی سخن بگوییم تا قرآن قطعی در معرض علوم تغییر پذیر و نظریه‌ها قرار نگیرد.

[1]. براي اطلاع از اشكالات استقراء ناقص ر. ك: صدر، الاسس المنطقيه للاستقراء، محمد باقر، ص 25 ـ 27.

[2]. ر. ك: مباني فلسفه، سياسي، علي‌اكبر، ص 210 ـ 244.

[3]. همان.

[4]. همان، ص 244.

[5]. المنطق، مظفر، محمدرضا، ص 264.

[6]. همان.

[7]. همان.

[8]. الاسس المنطقيه للاستقراء، صدر، محمدباقر، ص 135 و 383 ـ 400.

[9]. درآمدي بر تفسير علمي قرآن، رضايي ‌اصفهاني، محمدعلي، ص 191 به بعد.

[10]. Karl Poper (م 1373 ش).

[11]. ر. ك: حدس‌ها و ابطال‌ها، پوپر، ترجمه احمد آرام، و منطق اكتشافات علمي، همو.

[12]. علم و دين، ايان باربور، ترجمه بهاء الدين خرمشاهي، ص 213 ـ 214.

[13]. همان، ص 3.

[14]. ر. ك: درآمدي بر تفسير علمي قرآن، ص 205 و 398 و ... .