پرسش:

آیا قرآن از سختی تنفس در طبقات بالای جو سخن گفته است؟

˜پاسخ:
مقدمه

به عقيده‌ برخی انديشمندان، قرآن 1400 سال قبل، از نبود اکسيژن و هوای مناسب برای تنفس در بالای جو خبر داده است. آنان با توجه به تشبيهی که در آيه‌ 125 سوره‌ انعام بيان شده، اين نکته‌ علمي‌ را برداشت کرده‌اند. در اين آيه حالت کسی که ايمان نمي‌آورد و سينه‌اش تنگ می‌شود به حالت کسی تشبيه شده است که در آسمان‌ها بالا می‌رود.

پس از نقل برخی ديدگاه‌های مفسران و دانشمندان گذشته و معاصر درباره‌ اين آيه به نقد و بررسی آن‌ها خواهيم پرداخت.

آيه: (وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا يَصَّعَدُ فِي السَّماءِ)[1]؛ «و هر کس را که بخواهد [به خاطر اعمالش] در گمراهي‌اش وانهد سينه‌اش را تنگ تنگ می‌کند گويا می‌خواهد در آسمان بالا برود».
بحث لغوی

«صدر» به معنای سينه است که هنگام تنفس، هوا در آن داخل و خارج می‌شود[2]. مادّه «ضيق» نيز به معنی تنگی[3] و فشردگی است و با «حَرَج» در يک معنا به کار می‌رود[4].

معنايی که کتب لغت برای مادّه‌ «صعد» ذکر کرده‌اند، «حرکت به طرف بالا»[5] است چه در امور معنوی باشد و چه امور مادی[6]. برخی از لغويون، سختی و مشقت را نيز جزء‌ معانی اين مادّه دانسته‌اند[7] و واژه‌ «الصُعَداء» را از همين ماده و به معنی نفس کشيدن با سختی، عميق و طولانی می‌دانند[8].

اسرار علمي‌جو[9]

پيرامون کره زمين را اقيانوسی از هوا به نام جوّ احاطه کرده است و موجودات زمين در ته اين اقيانوس به سر می‌برند. در روزهايی که زمين نخستين گام‌های حيات خويش را می‌پيمود، احتمالاً جوّی آکنده از گاز هيدروژن همراه با گازهای ديگری مانند دی اکسيد کربن و اکسيژن که تا فضای خورشيد گسترده می‌شد آن را در بر گرفته بود[10].

اکنون هوايی که جو را تشکيل داده است مخلوطی از چند گاز است (البته نه به صورت ترکيبی شيميايی) 71 درصد حجم اين مخلوط نيتروژن و 21 درصد آن اکسيژن و کمتر از 1 درصد آن آرگون است و مقدار بسيار کمي‌ گاز کربنيک و بخار آب دارد[11].

جو زمين تا ارتفاع نامعينی گسترش دارد و در قسمت‌های فوقانی دارای لايه‌های مشخصی نيست، شهاب سنگ‌ها وجود هوا را تا ارتفاع 160 کيلومتر نشان می‌دهند. شفق‌های قطبی نيز وجود هوا را حداقل تا ارتفاع 700 کيلومتری از سطح دريا ثابت می‌کند[12].

نيمي ‌از جو تا ارتفاع 5/5 کيلومتری قرار دارد و به طور کلی سه چهارم کل جو در ارتفاع 10 کيلومتری از زمين قرار دارد. گازهای تشکيل‌دهنده‌ جو به علت نيروی گرانش دارای وزن و فشار بوده و لايه‌های بالايی بر لايه‌های پايينی فشار آورده و غلظت آن را افزايش می‌دهند. بنابراين ميزان فشار در لايه‌های پايينی بيش از لايه‌های بالايی است.

جرم جو10  6/5 به توان 14 تن و فشار متوسط جو زمين در سطح دريا10 به توان 5 نيوتن بر متر مربع و يا 2/1013 ميلی بار است[13]. البته فشار جو در مکان‌ها و زمان‌های متفاوت، تغيير می‌کند[14]. تاکنون روش‌های مخلتفی برای تعيين لايه‌های جو تجربه شده است و تحقيقات علمي‌ برای شناخت جزئيات فوقانی جو نيز ادامه دارد.
 ديدگاه‌ها و نظريات مفسران و دانشمندان

خداوند متعال در آيه‌ 125 سوره‌ ‌انعام، کسی را که به خاطر اعمالش گمراه می‌شود و سينه‌اش تنگ می‌گردد را به شخصی تشبيه کرده است که می‌خواهد در آسمان بالا برود.

در پاسخ به اين سوال که چه رابطه‌ای بين صعود در آسمان و تنگی سينه است، مفسران و انديشمندان گذشته، جواب‌هايی داده‌اند که عدم تناسب آن با آيه، چندان پوشيده نيست.

الف) برخی گفته‌اند، منظور اين است که، همان‌گونه که صعود به آسمان کار مشکل يا غيرممکنی است، ايمان آوردن برای کافران لجوج و جاهلِ متعصب نيز چنين است.

 ب) گروهی ديگر گفته‌اند منظور اين است که کفار از ايمان دور می‌شوند، مانند کسی که از زمين دور می‌شود و به آسمان می‌رود[15].

 استاد آيت الله معرفت; در نقد اين تفسير می‌نويسند:

(اين تفسير [حرکت به سوی آسمان] در صورتی درست است که در آيه، «الی السماء» (به آسمان) آمده باشد نه «فی السماء» (در آسمان).

اين استاد گرانقدر، تنگی نفس و فشار بر سينه را به عنوان معنای ديگری برای «تصعُّد» ذکر می‌کنند و با توجه به آن، تشبيه در آيه را اين گونه تبيين می‌کنند: (آن شخص زندگی بر او سخت می‌شود مانند کسی که می‌خواهد در قسمتی از آسمان که هوا وجود ندارد زندگی کند)[16].

ج) آيت الله مکارم نيز معنای لطيفی از آيه برداشت کرده‌اند و آن را معجزه‌ای علمي ‌از قرآن دانسته و می‌نويسند:

(امروزه ثابت شده که هوای اطراف کره‌ زمين در نقاط مجاور اين کره کاملاً فشرده و برای تنفس انسان آماده است. امّا هر قدر به طرف بالا حرکت کنيم هوا رقيق‌تر و ميزان اکسيژن آن کمتر می‌شود و اگر چند کيلومتر از سطح زمين به طرف بالا ]بدون ماسک اکسيژن[ حرکت کنيم تنفس‌کردن برای ما هر لحظه مشکل‌تر می‌شود[17]. [و تشبيه در اين آيه] از قبيل، تشبيه معقول به محسوس است زيرا جمود فکری و تعصب گمراهان لجوج را در پذيرش اسلام، به تنگی نفس حاصل از کمبود اکسيژن برای کسی که به آسمان صعود می‌کند، تشبيه شده است)[18].

د) برخی از نويسندگان با توجه به فعل «يصّعّد» که در اصل «يتصّعد» و از باب «تفعّل» است و دلالت بر«تکرار و کثرت کار» می‌کند، اين نکته را برداشت کرده‌اند که، انسان در صورتی دچار تنگی نفس می‌شود که فاصله زيادی از زمين بگيرد و اين صعود و بالا رفتن زياد باشد[19].

هـ) محمد ذغلول النجار آيه شريفه را اشاره به مشکل کمبود اکسيژن (Hypoxia) و نبود فشار جوی (Dysbarism) در خارج از جو می‌داند که فضانوردان با آن روبرو هستند[20].

و) گودرز نجفی از نويسندگانی است که با نقل سخنان دکتر موريس بوکای فرانسوی[21] و مهندس محمد علی سادات[22] درباره‌ اين آيه، آن‌ را اعجازی علمي ‌از قرآن می‌دانند[23].

ز) احمد متولی نيز پس از اشاره به اين نکته علمي ‌در تفسير آيه شريفه، اين قضيه را نقل می‌کند که:
«وقتی اين آيه برای «يوشيدی کوزان» مدير رصدخانه توکيوی ژاپن ترجمه شد، بسيار متعجب گرديد و شروع به استماع دقيق آيات نمود و به آنچه از علوم جديد در اين‌باره می‌دانست اشاره کرد و گفت: گوينده‌ قرآن همه چيز را با دقت و تفصيل می‌داند»[24].

[1]. انعام/ 125.

[2]. مصباح المنیر، ص 335 و ترتیب العین، ج 2، ص 974.

[3]. مقاییس اللغة، ج 2، ص 34.

[4]. مصباح المنیر، ص 335.

[5]. صحاح اللغة، ج 2، ص 498 و نیز مصباح المنیر، ص 340.

[6]. التحقیق فی کلمات القرآن، ج 6، ص 275.

[7]. تهذیب اللغة، ج 2، ص 6 و مقاییس اللغة، ج 2، ص 9.

[8]. مقاییس اللغه، ج 2، ص 9 و نیز قاموس المحیط، ج 1، ص 428.

[9]. Atmosphere.

[10]. سرگذشت زمین، ص 17.

[11]. اتمسفر، ص 29 و نیز سیارات و اقمار، ص 63.

[12]. اصول و مبانی جغرافیای ریاضی، ص 253 و نیز فرهنگ بزرگ گیتا شناسی، ص 124.

[13]. اصول و مبانی جغرافیای ریاضی، ص 253 و نیز نجوم به زبان ساده، ص 224 و نیز مبانی هواشناسی، ص 100.

[14]. فرهنگ اصطلاحات نجومی، ص 166.

[15].تفسير مجمع البیان، ج 4، ص 157 و تفسیر قرطبی، ج 7، ص 83.

[16]. التمهید فی علوم القرآن، ج 6، ص 115.

[17]. تفسیر نمونه ج 5، ص 435.

[18]. پیام قرآن، ج 8، ص 179.

[19]. أحدث الاکتشافات فی اعجاز الآیات، ص 38 و نیز المعجزة القرآنیة، ص 222.

[20]. السماء فی القران الکریم، ص 304.

[21]. مقایسه‌ای بین تورات، انجیل، قرآن و علم، ص 246.

[22]. زنده جاوید و اعجاز جاویدان، ص 47.

[23]. مطالب شگفت انگیز قرآن، ص70.

[24]. الموسوعة الذهبیة، ص 44.