پرسش:

ارتباط قرآن با زیست‌شناسی چیست؟

˜پاسخ:

قرآن کریم در طرح مباحث زیست‌شناسی اهداف گوناگونی را دنبال می‌کند اما تمام آن‌ها به محوریت و در راستای هدف کلی قرآن که همان «هدایت» است می‌باشد. بنابراین اگر این‌گونه مباحث را و یا به بیان بهتر هدف این‌گونه آیات را به صورت هرم در نظر بگیرم «هدایت» در قله آن قرار می‌گیرد.

برای این قسمت می‌توان به دو آیه اشاره کرد:

1.(... قَدْ جَاءَكُم مِنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللّهُ...)[1]؛ «... از طرف خداوند نور و کتاب روشنی به سوی شما آمد * خداوند به وسیله آن هدایت می‌کند...».

2. (سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَفي‏ أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ...)[2]؛ «به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن‌ها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است...».

پس می‌توان گفت آیاتی که انسان را به توجه در پدیده‌های طبیعی و زیست‌شناسی رهنمون می‌کند در حقیقت محورها برای تأمین هدف اصلی هدایت ایفای نقش می‌کنند[3]. البته در همان راستا اهداف فرعی مطرح می‌گردد که به برخی از آن می‌پردازیم.
الف: توجه دادن به نشانه‌های علم و قدرت خدا

مثال

آيا به سوى پرندگان نظر نمى‏كنند، در حالى‌كه در هواى فراز آسمان رام شده [و رها گشته‏اند و] جز خدا آنها را نگاه نمى‏دارد؟! قطعاً در آن [ها] نشانه‏هايى است، براى گروهى كه ايمان مى‏آورند[4].

ب: بر انگیختن حس شکرگزاری نسبت به آفریدگار:

مثال: و آيا نظر نكرده‏اند كه از آنچه دستان (قدرت) ما برساخته است، دام‏هايى براى آنان آفريديم و آنان مالك آن‌ها هستند؟! و آن‌ها را برايشان فروتن (و رام) ساختيم[5]، پس [مركب‏] سوارى‏شان از برخى آن‌هاست و از برخى آن‌ها مى‏خورند؛ و براى آنان در آن‌ها سودها و و نوشيدنى‏هاست؛ پس آيا سپاس‏گزارى نمى‏كنند؟![6]

ج: بیدار کردن اندیشه و تقویت قدرت تفکر انسان:

مثال: و آيا به شتر نظر نمى‏كنند كه چگونه آفريده شد؟![7]

د: عینی‌کردن مسأله رستاخیز در آخرت از طریق ارائه نمونه‌هایی در همین دنیا

مثال: 1. و از نشانه‏هاى او اين است كه تو زمين را فروتن (و خشك و بى‌جان) مى‏بينى، و[لى‏] هنگامى كه آب (باران) را بر آن فرو مى‏فرستيم، به حركت در مى‏آيد و رشد مى‏يابد؛ قطعاً، كسى كه آن را زنده كرد، زنده كننده‏ مردگان است؛ [چرا] كه او بر هر چيز تواناست[8].

2. زنده را از مرده بيرون مى‏آورد و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد و زمين را پس از مردنش زنده مى‏گرداند؛ و اين‏گونه (از گورها) بيرون آورده مى‏شويد[9].

هـ . پندگیری اخلاقی و تربیتی از دنیای حیوانات:

مثال‌ها: 1. ... وليكن او در زمين (دنياپرستى) ماندگار شد و از هوس خويش پيروى كرد؛ و مثال او هم‏چون مثال سگ است؛ اگر بر او حمله كنى، زبان از كام برآوَرَد، [و] اگر او را واگذارى (باز هم) زبان از كام برآوَرَد. اين مثال گروهى است كه آيات (و نشانه‏هاى) ما را دروغ انگاشتند؛ پس اين حكايت‏ها را حكايت كن، تا شايد آنان تفكّر كنند[10].

2. و به يقين دانستيد (حال) كسانى از شما را، كه در (روز) شنبه [از حدّ] تجاوز كردند و به آنان گفتيم: «ميمون‏هايى طرد شده باشيد!»[11].

3. و در راه رفتنت، مُعتدل باش و صدايت را فروكاه؛ [چرا] كه مسلماً، ناپسندترين صداها، صداى اُلاغ‏هاست![12].

و: تبیین بعضی حقایق به وسیله مثال زدن رفتار و زندگی حیوانات

مثال: مثال كسانى كه غير از خدا سرپرستانى گزيده‏اند، هم‏چون مثال عنكبوت است كه (خانواده و) خانه‏اى برگزيده در حالى‌كه قطعاً سست‏ترين خانه‏ها خانه‏ى عنكبوت است، اگر (برفرض) مى‏دانستند[13].

این موارد به صورت نمونه بود و اگر بخواهیم اینگونه ادامه دهیم شاید لازم باشد تمام آیات مربوطه را بررسی کرده و نکات آن را استخراج کنیم اما به صورت یک «کد» می‌توان گفت مضمون هر آیه و یا ابتدا و انتهای آن، هدف آن را بازگو می‌کند که خواننده محترم جهت اطلاعات بیشتر می‌تواند به تفسیر آیات مراجعه فرماید.

از طرف دیگر انطباق آیات بر موجودات زنده خارج است؛ یعنی از آنجا که قرآن کریم از پیش خدای دانا یعنی کسی که به تمام حقایق و اسرار آفرینش آگاه است آمده و او کسی است که خود جهان را آفریده، هنگامي‌که برای اهداف فوق از پدیده‌های طبیعی سخن می‌گوید به گونه‌ای الفاظ و کلمات را انتخاب می‌کند که با اسرار طبیعت همخوان و هماهنگ است که گاه صریحاً و گاه با تفکّر و تأمّل[14] می‌توان بدان‌ها دست یافت. اعجازها و شگفتی‌های علمي‌ قرآن از این ناحیه پدید می‌آیند.

به عبارت دیگر قرآن و زیست‌شناسی چند رابطه دارند:

اول: اشارات علمي‌ قرآن به مباحث زیست‌شناسی در راستای خداشناسی و معادشناسی.

دوم: انطباق مباحث زیست‌شناسی با قرآن در راستای اعجاز علمي ‌قرآن. مثل زوجیت موجودات.

از آنجاکه بررسی آیات از این زاویه در این مجال نمی‌گنجد خوانندگان و پژوهشگران محترم را به مطالعه کتاب‌های مربوطه از جمله «تفسیر نمونه» ذيل آیات زیست‌شناسی و «پژوهشی در اعجازهای علمي ‌قرآن» تأليف دكتر محمد علي رضايي اصفهاني دعوت می‌نماییم.

ª پرسش:

مقصود از سستی خانه‌ عنكبوت در آیه‌ (41/ سوره‌ عنكبوت) چیست؟ در حالی‌كه دانش جدید می‌گوید تارهای عنكبوت از محكم‌ترین نسوج است ولی قرآن آن را سست معرفی می‌كند؟

˜پاسخ:
مقدمه

نخست پاسخی را كه یكی از محققان عرب به این مطلب داده نقل می‌كنیم سپس به بررسی و تكمیل آن می‌پردازیم.

 خانه عنكبوت در نظر مفسران

اگر در مورد آيه‌ 41 سوره عنكبوت (إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ) تأمل و توقف كنیم سپس به كتاب‏هاى تفسير مراجعه نماييم. (مثل تفسير جامع‌البيان عن تأويل آيات القرآن، طبرى؛ مختصر تفسير قرطبى، قرطبى؛ تفسير ابن‌كثير، ابن‌كثير؛ تفسير البحر الحيط، ابى‏حيان آندلسى فتح‌الغدير، شوكانى؛ تيسيرالكريم الرحمن فى تفسير كلام‌المنان، سعدى؛ صفوة‌التفاسير، صابونى؛ تفسير ابرالسعود، عمادى؛ فتح‌البيان فى مقاصد القرآن، فتوجى بخارى؛ زادالمسير فى علم‌التفسير، جوزى؛ الضوء‌المنير على‌التفسير، صالحى؛ تنوير الاذهان عن تفسير روح‏البيان، بروسوى؛ تفسير القرآن العظيم، قرشى دمشى) در مي‌يابيم كه همه‌ اين تفاسير اتفاق دارند بر اين‌كه مقصود از «بيت‌العنكبوت» در اين آيه همان بيت مادى يعنى «خانه» است كه عنكبوت به عنوان محل سكونت خود انتخاب مى‏كند و كتاب‌هاي تفسيري مذكور، اين خانه را اينگونه تفسير كرده‏اند:

چيزى از آن دفاع نمى‏كند (تفسير طبرى)

آن ضعيف‏ترين خانه است كه سرما و گرما را نگاه نمى‏دارد (قرطبى)

خانه‏اى ضعيف و سست (ابن‏كثير)

خانه‏اى ضعيف (ابن حيان آندلسى)

هيچ خانه‏اى از آن ضعيف‏تر نيست (شوكانى)

از ضعيف‏ترين خانه‏هاست (سعدى)

ضعيف‏ترين خانه‏هاست بخاطر سستى و كوچكى آن (صابونى)

هيچ چيزى در سستى نزديك و مشابه آن نديديم (عمادى)

هيچ خانه‏اى ضعيف‏تر و سست‏تر از آن نيست (قنوجى بخارى)

سست‏ترين خانه‏ها و ضعيف‏ترين آنهاست (صالحى)

هيچ خانه‏اى سست‏تر از آن در ميان خانه‏هاى حشرات نيست (بروسوى)

ضعيف و سست است (ابن‏كثير قريشى دمشقى)

 تعارض ديدگاه مفسران با علوم جديد:

علوم‌جديد ثابت‌ كرده كه تارها (بافته‏هاى) عنكبوت از قوى‏ترين بافته‏هاى طبيعى است و سختى آن از سختى آهن محكم، محكم‏تر است تا آنجا كه به نام «آهن حيوانى» خوانده مى‏شود و خانه‌ عنكبوت از قوى‏ترين خانه‏هاست كه از ناحيه استحكام بافت آن مشهور است به طورى‌كه مى‏تواند در برابر بادهاى شديد مقاومت كند و در تارهاى خود عنكبوت‏هاى باهوش را نگهدارى نمايد بطورى كه نمى‏توانند از آن جدا شوند. از آنجا كه ايمان كامل دارم كه ممكن نيست حقايق علمى با آيات قرآن معارض باشد و اگر تعارض پيدا كرد، شكى نيست كه آنچه قرآن ثابت كرده [و بطور قطعى و نص فرموده‏] حق است و علوم بشرى از حقيقت فاصله گرفته است.

پس به قرآن‌كريم، كتاب‏هاى تفسير و كتاب‏هاى لغت عربى مراجعه كردم و نيز به حقايق علمى كه در مورد عنكبوت، خانه آن، روش زندگى و روابط اجتماعى آن بود مراجعه‌ كردم تا ببينم كه آيا مقصود آيات غيرچيزى است كه كتاب‏هاى تفسير به آن توجه كرده‏اند؟

روش بحث من آن بود كه موارد و آياتى كه واژه «اوليا» در آن به كار رفته بود را جمع‏آورى كردم تا ببينم چه كسانى ولايت دارند و آيا در آيه‏اى بيان شده كه بت‏هاى ساختگى و بت‏هاى پليد را اوليای خود انتخاب كرده‏اند سپس معناى واژه‌ «اوليا و ولايت» را در كتاب‏هاى لغت عربى جستجو كردم، و بعد در مورد واژه‌ «بيت» در كتب لغت عربى جستجو كردم تا ببينم آيا عرب اين كلمه را به معناى ديگرى غير از معناى رايج (يعنى مسكن) استعمال كرده است تا بتواند آن معنا، مقصود واژه‌ «بيت» در اين مثال باشد كه خداى سبحان در سوره‌ عنكبوت زده است. سپس در حقايق علمى در مورد بافته‏ها و خانه عنكبوت پژوهش كردم تا ببينم كه قوّت اين بافته و اين خانه چه اندازه است، آيا واقعاً آن خانه ضعيف‏ترين خانه‏هاست همانطور كه كتاب‏هاى تفسير نوشته‏اند؟

سپس در مورد روابط اجتماعى عنكبوت‏ها پژوهش كردم تا ببينم كه نوع روابط بين عنكبوت‏هاى مذكر، مونث و بچه‏هاى آنها چگونه است آنها خانواده واحدى هستند و عرب كلمه «بيت» را بر همسر و فرزندان او نيز اطلاق مى‏كند؟

سپس نتايج مطالب قبل را با همديگر ارتباط دادم تا ببينم كه با توجه به يافته‏هاى من، در اينجا احتمال تفسير ديگرى براى آيه وجود دارد؟
 نتايج پژوهش‏هاى لغوى و قرآنى

 1. واژه «اَولياء» در قرآن كريم

كلمه ‌«اولياء» سى و سه مرتبه در قرآن‌كريم به كار رفته است و در بيست مورد آن‌ها واژه‌ «اولياء» در مصاديق زير استعمال شده است:

كافرون (الَّذِينَ كَفَرُوا)؛ منافقون، يهود و نصارى (الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ)؛ شياطين، ابليس و نسل او، ستمكاران (الَّذِينَ هَادُوا).

و نيز در موارد: الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا؛ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا، پدران، برادران از كفّار، مؤمنون، مؤمنات، بندگان صالح خدا، ولى در هيچ آيه‏اى تصريح نشده كه «اولياء» از بت‏هاى ساختگى و بت‏هاى پليد باشند.

 2. واژه «اولياء» و معناى ولايت در كتب لغت عربى:

ولى: دوستدار، دوست و ياور (قاموس محيط)

ولى: ياور (لسان العرب)

ولايت به معناى نصرت مى‏آيد، ابن‌كثير مى‏گويد: گويا ولايت به تدبّر و قدرت و انجام كار اشاره دارد.

 3. معناى واژه «بيت» در كتب لغت عربى:

واژه «بيت» در لغت عرب استعمالات زيادى دارد، به معناى «خانه شر» و نيز «مسكن، فرش خانه، كعبه و قبر» مى‏آيد و نيز به همسر مرد و خانواده‏اش گفته مى‏شود.

 در معجم الوسيط آمده است: «بيت الرجل: زن و عيال او»

 و در لسان العرب آمده است: «بيت الرجل: زن او»

 و شاعر عرب مى‏گويد:

الا يا بيت، بالعلياء بيت‏                      ولولا حـب اهلك ما اتيت‏

 و نيز شاعر ديگر مى‏گويد:

مالى، اذا انزعها، صأيت‏                      اكــبر غيــرّنى، ام بيــت‏

 و در قاموس محيط آمده است: «البيت: عيال مرد»

 و در صحاح آمده است:          «البيت: عيال مرد»

 نتايج پژوهش‌هاى علمى در مورد عنكبوت:

 1. حقايق علمى در مورد تارها (و بافته‏ها) ى عنكبوت و خانه آن:

 تارهاى حريرى عنكبوت از پروتئين ساخته مى‏شود كه در حفره‏هاى حريرى شكل مى‏گيرد و حريرى كه بدست مى‏آيد جدّاً قوى است و استحكام آن از استحكام آهن محكم بيشتر است و اين حرير دو برابر كش مى‏آيد بدون آنكه پاره شود[15] و اين (بافته عنكبوت) در همه موارد از قوى‏ترين الياف‏هاى طبيعى بشمار مى‏آيد.

 شبكه‏اى كه عنكبوت ايجاد مى‏كند قدرتى دارد كه ممكن است بتواند زنبور عسل را كه حجم آن چند برابر عنكبوت است متوقف كند، در حالى كه آن زنبور سرعتى حدود 32 كيلومتر در ساعت دارد بدون اينكه (آن شبكه) تحت تاثير قرار گيرد يا پاره شود.

 «شركت كنديه» اقدام به توليد تارهاى عنكبوت كرده است تا از آن‌ها نخ‏هاى پزشكى و طناب‏هايى براى صيد ماهى‏ها بسازد و نيز لباس محافظ همچون سرب (ضد گلوله)[16] و نيز ساكنان جزاير «سلمون» در قديم اقدام به ساخت تورهاى ماهيگرى از نخ‏هاى عنكبوت كرده‏اند.

از مطالب گذشته واضح شده كه «بيت عنكبوت» به معناى خانه‌ عنكبوت واقعاً از قوى‏ترين مخلوقات مشهور است اگر قوى‏ترين آن‌ها نباشد.

2. حقايق علمى در مورد زندگى عنكبوت‏ها و روابط اجتماعى آن‌ها:

عنكبوت‏ها، گروهى هستند كه در جهان بيش از سى‌هزار نوع آن‌ها وجود دارد كه در حجم و شكل و روش زندگى متفاوت هستند، و روش زندگى فردى همراه دشمنى با يكديگر در آن‌ها غالب است و انواع اندكى از آنها يافت مى‏شوند كه بصورت دسته‌جمعى زندگى مى‏كنند.

حجم عنكبوت‏هاى ماده از نرها بزرگتر است و عنكبوت زن و مرد غالباً فقط در هنگام ازدواج با همديگر ملاقات مى‏كنند و عنكبوت نر قبل از عروسى، اقدام به رقص‏ها و حالات مشخصى در برابر عنكبوت ماده مى‏كند، كه مقصودش منحرف كردن غريزه‌ دشمنى عنكبوت ماده است و هنگامى كه آميزش آن‌ها تمام مى‏شود، عنكبوت نر غالباً در لانه باقى مى‏ماند (و اقدام به پنهان شدن از عنكبوت ماده مى‏كند) چرا كه مى‏ترسد او را بكشد. كشتن عنكبوت نر بعد از تمام‌شدن آميزش جنسى در بين بسيارى از عنكبوت‏ها اتفاق مى‏افتد و مشهورترين آن‌ها عنكبوت «بيوه سياه» است كه به اين نام نامگذارى شده چون كه عنكبوت ماده بعد از آميزش جنسى عنكبوت نر را مى‏كشد؛ امّا برخى از انواع آن‌ها عنكبوت ماده، عنكبوت نر را رها مى‏كند تا بعد از آميزش در لانه زندگى كند تا هنگامى كه فرزندان از تخم خارج مى‏شوند اقدام به قتل او كنند و او را بخورند و در انواع ديگرى از عنكبوت، مادر اقدام به تغذيه فرزندان كوچكش مى‏كند تا اينكه بزرگ مى‏شوند و مادرشان را مى‏كشند و مى‏خورند.

از اين مطالب روشن مى‏شود كه نظام اجتماعى و روابط خانوادگى در خانواده‌ عنكبوت براساس مصالح موقت است به طورى‌كه هرگاه اين مصالح تمام مى‏شود، افراد دشمن همديگر مى‏شوند و برخى برخى ديگر را مى‏كشند، اين عنكبوت ماده است كه بخاطر مصلحت آميزش، به آسانى عنكبوت نر را در لانه مى‏پذيرد ولى هنگامى كه از او كام گرفت، عليه او اقدام مى‏كند، او را مى‏كشد و مى‏خورد و يا شوهرش را خوراك فرزندانش مى‏كند و يا در برخى انواع فرزندان عنكبوت هنگامى كه بزرگ شدند مادرشان را مى‏خورند.

اين دشمنى شديد است كه فقط بعد از اتمام مصلحت‏ها جلوه‏گر مى‏شود و اين روابط سست و ضعيف بين افراد خانواده‌ عنكبوت است كه آن را واقعاً سست‏ترين خانواده‏ها در ميان آفريده‏شدگان مشهور قرار مى‏دهد.
 اشكال و پاسخ

 صاحبان كتاب‏هاى تفسير برآنند كه مقصود از مثال در سوره‌ عنكبوت، آيه‌ 41 (مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً)[17]؛ «مثال كسانى كه غير از خدا سرپرستانى گزيده‏اند، هم‏چون مثال عنكبوت است كه (خانواده و) خانه‏اى برگزيده در حالى‌كه قطعاً سست‏ترين خانه‏ها خانه‏ عنكبوت است، اگر (برفرض) مى‏دانستند».

آن است كه مشركان معبودان (و بت‏هايى) غير از خدا را انتخاب مى‏كنند كه در هنگام حاجت اميد يارى، فايده و رزق از آنان دارند، و در سختى‏ها به آنان تمسّك مى‏جويند[18].

و برخى مفسران برآنند كه منظور از «اولياء» در اينجا بت‏هاى ساختگى و بت‏هاى پليد هستند[19]. ولى با مراجعه به مواردى كه واژه‌ «اوليا» در قرآن آمده است مى‏يابيم كه آيات قرآن در بيست مورد از سى و سه مورد، تصريح نموده كه آن اوليا از زندگان (مثل كافران و...) هستند همانطور كه قبلاً گذشت و هيچ آيه‏اى از آيات قرآن‌كريم تصريح نكرده كه «اوليا» از بت‏هاى ساختگى و بت‏هاى پليد باشند و اين مطلب همسویى معناى واژه‌ «اوليا» و معناى «ولايت» است همانطور كه در لغت عرب وارد شده بود كه معناى «ولايت» يارى است كه اشاره به تدبر، قدرت و انجام كار دارد و «ولى» همان دوستدار، دوست و ياور است و اين كارها و تصرفات از جمادات صادر نمى‏شود.

و با مراجعه به حقايق علمى جديد در مورد تارهاى (بافته‏هاى) عنكبوت و خانه او مى‏يابيم كه علم جديد بدون شك اظهار مى‏كند كه بافته‏هاى عنكبوت از قوى‏ترين بافته‏هاى طبيعى است كه صفت سختى و محكمى دارد كه از سختى آهن محكم برتر است و خانه عنكبوت (= مسكن) از قوى‏ترين مسكن‏هاست بطورى كه مى‏تواند زنبور عسل را متوقف كند در حالى كه حجم آن چند برابر حجم عنكبوت است و با سرعت بالا حركت مى‏كند بدون آنكه به آن (خانه عنكبوت) نابود يا پاره شود.

علاوه بر اين من فكر مى‏كنم ـ البته خدا داناتر است ـ كه ترجيحى ندارد كه منظور از «بيت عنكبوت» كه قرآن توصيف كرده به اينكه: سست‏ترين خانه‏هاست، همان شبكه (تارهاى) عنكبوت باشد كه بعنوان خانه انتخاب كرده است و صيدگاه (افراد) باهوش آنهاست.

بلكه شايد مقصود از «بيت عنكبوت» ـ البته خدا داناتر است ـ خانواده عنكبوت است كه واقعاً سست‏ترين خانواده‏ها از نظر روابط و اُلفت است (همانطور كه بيان كرديم) و گفتيم كه عرب واژه «بيت» را به معناى «همسر مرد و عيال او» به كار مى‏برد.

و علم جديد اثبات كرده كه روابط خانوادگى عنكبوت‏ها براساس مصلحت است بطورى كه هر گاه مصلحت به پايان برسد، دشمن يكديگر مى‏شوند و برخى برخى ديگر را مى‏كشند (همانطور كه توضيح داديم) و اين صفات ناپسند و روابط سست در هيچ خانواده‏اى از مخلوقات ديگر گرد نيامده است بطورى كه (اين ويژگى‏هاست كه) خانواده عنكبوت، يعنى همسر و فرزندان او را از تمام خانواده‏هاى آفريده‌شده سست‏تر قرار مى‏دهد.

هنگامى كه ما قبول كرديم كه مقصود آيه اين معناى بيت (= خانواده) است يعنى به معناى روابط خانوادگى، پس توصيف قرآن از آن بعنوان سست‏ترين خانواده (إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ)[20] مطابق چيزى است كه خداوند براى بندگانش از خلال علم جديد، در مطالعه‌ حيات عنكبوت‏ها، روشن كرده است.

(بنابراين از طرفى) جهت شباهت، در مثالى كه در قرآن زده شده است[21] به طور جدى واضح مى‏شود، چون كسانى كه غير از خدا را دوستان و ياوران خود انتخاب مى‏كنند آن‌ها را فقط براى انجام مصلحت‏هاى دنيوى انتخاب مى‏كنند و هنگامى كه اين مصلحت‏ها تحقق يافت دشمن يكديگر مى‏شوند، يا در دنيا و يا در آخرت (الأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ)[22]؛ (در آن روز دوستان برخى دشمنان برخى ديگرند مگر افراد پارسا و تقوا پيشه) و اين روابط موقت و مصالح آنى بر عنكبوت و خانواده او منطبق است (همان‌طور كه بيان كرديم)؛ و از طرف ديگر: هنگامى كه ما به جهت شباهت در مثالى كه زده شده نظر مى‏كنيم، بين كسانى كه غير از خدا را دوستان و ياوران خود انتخاب مى‏كنند و دوستانشان و بين عنكبوت و بيت او (= مسكن او) تفاوت بسيار مى‏يابيم، رابطه‌ بين كسانى كه غير خدا را دوست و ياور مى‏گيرند و دوستانشان، رابطه‌ بين زندگان است و آن رابطه محبت و دوستى و يارى‏گرى است.

اما روابط بين عنكبوت و خانه‌ي مادى او (= مسكن) رابطه‌ بين موجود زنده و جماد (= موجود غير زنده) است. پس معناى «ولايت» به معنى دوستى و يارى‏گرى تحقّق نمى‏يابد، چون جمادات نيروى تدبّر، اعمال قدرت و انجام كار ندارند. در اين آيه يكى از موارد اعجاز علمى قرآن جلوه‏گر مى‏شود، اين حقايق از خانواده و حيات عنكبوت‏ها، جديداً كشف شده است، به طورى كه با دقّت واقعيت حال خانواده عنكبوت را بيان مى‏كند كه سست‏ترين خانواده‏هاست، و قرآن‌كريم بيش از هزار سال قبل از اكتشاف آن به اين حقيقت اشاره كرده است.

هنگامى كه به آخر آيه فوق نگاه مى‏كنيم مى‏يابيم كه مى‏فرمايد: (لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ)[23]؛ «اگر (بر فرض) مى‏دانستند.» و اين مطلب اشاره مى‏كند كه آنان مقصود (اين مثال قرآنى) را نمى‏دانستند چون اين حقيقت علمى، در هنگام نزول قرآن براى بشر شناخته شده نبود.

 و از چيزهايى كه ممكن است اشاره ديگرى گرفته شود بر اين‌كه مقصود از مثال (بيت عنكبوت) غير از معناى ظاهرى آن است، چيزى است كه در آيه بعد آمده است (وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ)[24]، «خدا ما و شما را از آنان (= دانايان خردورز) قرار دهد».

و سخن را با اين جمله به پايان مى‏رسانم: آنچه كه تقديم شد، ذهنيات و تلاش‏ها و اجتهادهايى به شمار مى‏رود كه بر دانشمندان عرضه مى‏دارم تا از ديدگاه‌ها و نظرات آن‌ها بهره‏مند شوم و از خدا مى‏خواهم كه در آن صلاح اسلام و مسلمانان را قرار دهد و اين تلاش‏ها و اجتهادها ممكن است خطا يا درست باشد. اگر درست بود از خداست و اگر خطا بود از نفس من و شيطان است[25].
بررسى و نقد

مطلب فوق داراى نقاط قوت و ضعفى است كه به چند مورد اشاره مى‏كنيم:

الف: نقاط قوت‏

1. يك موضوع خاص و جزيى قرآن را از منظر لغت، تفسير و علم زيست‏شناسى به خوبى بررسى كرده و ابعاد آن را روشن نموده است.

2. نويسنده تلاش كرده كه تعارض علم و قرآن را در تفسير قديمى «مثال عنكبوت» به خوبى نشان دهد و اين تعارض را حل كند از اين‌رو مقاله در حوزه علم و قرآن حايز اهميت است.

3. نويسنده تفسير جديدى از آيات «مثال عنكبوت» ارائه كرده كه جالب و جذّاب است، به طورى كه نويسنده ادعاى اعجاز علمى در آن كرده است.

ب: نقاط ضعف‏

1. مقاله در بُعد علمى از منابع متنوع برخوردار نيست و از منابع كمى استفاده كرده است.

 2. مقاله در بعد تفسيرى، فقط از مفسران اهل‏سنت استفاده كرده و به آراء مفسران شيعه توجه نكرده يا از آنها اطلاع نداشته است.

 براى مثال آيت اللَّه مكارم شيرازى در تفسير نمونه، بر خلاف مفسران اهل‏سنت كه نويسنده از آنها ياد كرده، به استحكام تارهاى عنكبوت توجه كرده و مى‏نويسد:  «تارهاى عنكبوت از مايع لزجى ساخته مى‏شود كه در حفره‏هاى بسيار كوچكى همچون سرسوزن در زير شكم او قرار دارد، اين مايع داراى تركيب خاصى است كه هرگاه در مجاورت هوا قرار گيرد، سخت و محكم مى‏شود. بعضى نوشته‏اند كه سستى اين تارها بر اثر نازكى فوق‏العاده است وگرنه از تار فولادينى كه به ضخامت آن باشد محكم‏تر است»[26].

3. مقاله در بعد بررسى معناى واژه‌ «ولايت» به تمام معانى توجه نكرده است اين واژه علاوه بر معناى «نصرت، محب و...» كه ايشان آورده است، به معناى «سرپرست» نيز مى‏آيد همان‌طور كه بسيارى از مفسران و صاحب‌نظران در مورد آيه 55/ مائده (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ...) نوشته‏اند[27].

4. نويسنده ادعا كرده كه «تطابق قرآن و علم جديد در مثال عنكبوت، اعجاز علمى قرآن را ثابت مى‏كند» در حالى كه اين مورد شرايط لازم را براى اعجاز علمى ندارد چرا كه:

اولاً تطابق علم و قرآن، هنگامى به حد اعجاز علمى مى‏رسد كه يافته علوم‌تجربى در آن مورد قطعى و بدون مورد استثناء باشد، در حالى كه در اينجا اينگونه نيست. يعنى همانطور كه نويسنده نوشته است برخى انواع عنكبوت‏ها بعد از آميزش جنسى همديگر را مى‏كشند نه همه انواع آنها، بنابراين نمى‏توان ادعا كرد كه خانواده عنكبوت بطور كلى و در همه انواع آن سست است كه مثال قران ناظر به آن باشد.

5. ايشان جمله «لَوْكَانُوا يَعْلَمُونَ» را مربوط به سستى بيت عنكبوت دانسته‏اند در حالى كه برخى مفسران تصريح مى‏كنند كه اين جمله مربوط به بت‏ها و معبودهاى دروغين است[28].

تذكر: البته اين احتمال صاحب تفسير نمونه هنگامى درست است كه «اولياء» را به معناى بت‏ها بدانيم اما اگر همانطور كه نويسنده بيان كرده «اولياء» را به معناى «دوست و ياور» بدانيم، ديگر لزومى ندارد كه «لو كانوا يعلمون» را در مورد «اولياء» بدانيم.

 ثانياً ادعاى اعجاز علمى قرآن، هنگامى صحيح است كه احتمال ديگرى در آيه وجود نداشته باشد در حالى كه ممكن است بگوييم مقصود قرآن از سستى خانه عنكبوت، سستى نسبى آن است يعنى خانه عنكبوت نسبت به خانه‏هاى سنگى يا بتنى انسان‏ها سست است (إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ) هرچند كه خانه‌ عنكبوت در حد خودش محكم باشد ولى اين زيانى به مقايسه آن نمى‏زند و سستى نسبى آن را نفى نمى‏كند. بنابراين مى‏توان گفت: كه مثال عنكبوت در قرآن ممكن است ناظر به هر دو معناى «بيت» (يعنى خانه و خانواده) باشد. البته شايد بتوانيم با توجه به جمله «لَوْكَانُوا يَعْلَمُونَ» (اگر بر فرض مى‏دانستند) نظر نويسنده‌ مقاله را در تفسير آيه تقويت كنيم، چراكه مردم عصر نزول «از سستى خانه عنكبوت اطلاع داشتند و نيازى به جمله‌ «لَوْكَانُوا يَعْلَمُونَ» نبود، پس وجود اين جمله در آيه قرينه‏اى است كه تفسير «بيت» به «خانواده» را تقويت مى‏كند چون مخاطبان اوليه قرآن از سستى خانواده عنكبوت و همسركشى آن‌ها اطلاعى نداشتند[29].

ولى باز هم مى‏توان گفت كه: اين تفسير جديد اشاره قرآن به مطلبى علمى در دانش زيست‏شناسى است كه از اشارات علمى شگفت‏آور قرآن به شمار مى‏آيد، امّا اين مطلب به حد اعجاز علمى نمى‏رسد چرا كه همانطور كه گذشت برخى ضوابط و شرايط تفسير علمى را ندارد.
يادآورى
يكى از ظرفيت‏هاى قرآن كريم آن است كه «فى كل زمان جديد وعند كل قوم غض الى يوم القيامه» در هر زمانى جديد و نزد هر ملتى تا روز رستاخيز تازه است. يعنى اين ويژگى قرآن است كه هرچه علوم بشر پيشرفت مى‏كند نكات تازه‏اى از آن در زمينه‏هاى مختلف كشف مى‏شود و اگر الفاظ قرآن تنها يك معنا و مصداق داشت قرآن نمى‏توانست پاسخگوى همه زمان‏ها و مكان‏ها باشد. از اين‌رو قرآن داراى بطون و معناى بلندى است همانطور كه داراى مصاديق مختلف و تفسيرهاى جديد است كه در هر عصرى با پيشرفت دانش بشرى هويدا مى‏شود و شايد بتوان همين ويژگى را يكى از ابعاد اعجاز قرآن شمرد كه در سخنان معمولى بشر وجود ندارد. به هر حال تلاش نويسنده در ارائه‌ تفسير علمى و جديد از آيات 41ـ43، عنكبوت قابل تحسين است و پيشرفت و توليد علم با ارائه نظريات جديد و نقد آن‌ها تحقّق مى‏يابد.

[1]. مائده / 15ـ16.

[2]. فصلت / 53.

[3]. البته معنای آیه منحصر در مطلب گفته شده نیست.

[4]. نحل / 79.

[5]. اشاره به خصوصیت روانی حیوانات اهلی.

[6]. یس / 71 تا 73 .

[7]. غاشیه / 17.

[8]. فصلت / 39.

[9]. روم / 19.

[10]. اعراف / 176.

[11]. بقره / 65.

[12]. لقمان / 19.

[13]. عنکبوت / 41.

[14]. ممکن است مطلب آیه صریح باشد اما علم بشری هنوز به آن اندازه پیشرفت نکرده که حقیقت آن را دریابد؛ مانند: (وجعلنا من الماء کل شیء حی) انبیا/ 30 (و هرچیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم).

[15]. ر.ك: الحشرات فى القرآن والاحاديث النبوي والتراث الشعبى الكوينى، دكتر و سيمة الحوطى.

[16]. تقرير نكسيا يناير 2002 م.

[17]. عنكبوت/41.

[18]. نك: تفسير طبرسى، ابن كثير و ديگران (ذيل آيه)

[19]. نك: زاد المسير فى علم التفسير، جوزى.

[20]. عنكبوت / 41.

[21]. و اين مطلب بدان سبب است كه معناى «ولايت» (در اولياء) تحقق يابد.

[22]. زخرف / 67.

[23]. عنكبوت / 41.

[24]. عنكبوت / 43.

[25]. نك: مجله الاعجاز العلمی، ش 17، نظریه دكتر صلاح رشید، تحت عنوان تأملات فی تفسیر معنی قوله تعالی: (وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ).

[26]. نمونه، ج 16، ص 279.

[27]. نك: تفسير الميزان، نمونه و... ذيل آيه.

[28]. نمونه، ج 16، ص 280.

[29]. البته اين مطلب وقتى صحيح است كه جمله «لو كانوا يعلمون» در مورد آگاهى «اولياء» نباشد (آنگونه كه صاحب تفسير نمونه نوشته‏اند ـ نمونه، ج 16، ص 280) بلكه در مورد آگاهى مردم از سستى بيت عنكبوت باشد.